My love…_3

PicsArt_1435141745878

سلنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

یه سئال داشتم تاحالا کسی مث من دیدید اینجوری باهاتون پر انرژی سلام کنه

والاااااااااااااااااااااااااااا

ماشینو نمی بینند
ماشین جلوی تابلو توقف ممنوع پارک شده بود و ماشینو برده بودند
جین مین:ای خدا…اخه من چه گناهی تو کوچیکیم انجام دادم که حالا دارم تاوانشو پس میدم!
مین بوم:اخه مجبور بودین ماشینو جلو تابلو توقف ممنوع پارک کنین؟!والااااا
ته مین:اخه تابلو رو ندیدم
ته کی:ته مین رفتیم خونه یادم بنداز برم واست یه عینک بخرم بهش نیاز داری
کی هو:به جای این جر و بحثا بهتره هرچه زود تر بریم خونه
مین کی:اره هرلحضه ممکنه شاهزاده خانوم برسه..
جین مین:بریم
و همگی پیاه راه افتادند به سوی خونه
وقتی رسیدن خونه ساعت ۱ و ۴۲ دقیقه بود خیلی خسته بودند
وارد خونه شدن.جین مین خودشو انداخت روی مبل و گفت:مین که یه غذایی درست کن بخوریم خیل گرسنمه
مین کی:الان حس ندارم خودتم میدونی وقتی حسشو نداشته باشم غذام می سوزه حوسله نقم ندارم
ته مین که سر پا ایستاده بود و نفس نفس می زد و گرمش بود گفت:ای تو روح اون حست حدالقل بلند شین اون کولرو بزنین جوجه سرخ شده شدم
جونگ کی:بهتر به جای غذا تورو می خوریم
ته مین:ههههه خیلی خندیدم.الان جوک گفتی؟!
جونگ کی:پ ن پ ی چیزی همینجوری پروندم
ته مین:کارته هه
جونگ کی :موش خرما
ته مین:بابالنگ دراز
جونگ کی:اشغال غیر بازیافت
ته مین:دلقک سیرک
کی هو پرید وسط و گفت:بسه..من دیگه از دست شما دوتا خسته شدم چرا ایجوری شدین؟!
ته مین:از دلقک سیرک بپرس
ته مین اینو گفت و رفت توی اتاقش
مین کی رو به جونگ کی کرد و گفت:چتونه شما؟
جونگ کی:هیچی خانوم ناز نازو قهر کرده به من چه
وسرشو فرو کرد توی بالش و چیزی نگفت
فردا صبح ساعت۷
دخترا خواب بودن که صدای تق تق در اومد
ته مین و جونکی توی یک اتاق هستن
ته مین توی حالت خواب بیداری به جونگ کی میگه::بلنشو برو درو باز کن
جونگ کی:چرا من برم خودت برو
ته مین:کتک می خوای
جونگ کی:جرعت داری دس رو من بلند کن
مین بوم هم توی اتاق اوناس گفت:نمی خواد خودم میرم
مین بوم از اتاق میره بیرون
ته مین:خجالت بکش از تو کوچیک تره یاد بگیر
جونگ کی:اول خودت یاد بگیر بعد من
مین بوم به سوی در می رود تا درو باز کنه با چهره ی افاده ایه هنا روبه رو میشه
گوشاش زنگ می ورن و از تو حالت خواب در میاد و با تعجب میگه:تو….تو اینجا..چی می خوای
هنا :خیلی بی ادبی یاد نگرفتی کسیو دعوت کنی توی خونه جلوی در بازپرسش می کنی….اه البته یادم نبود توکه خونواده نداری که یادت بدن
مین بوم از اون حرف هنا خیلی ناراحت شد درسه خانواده نداره ولی تاحالا کسی هم اینو به روش نیاورده
سرشو به علامت معذرت خواهی انداخ پایین و از جلوی در کنار رفت تا هنا بیاد داخل
که جین مین جلشو گرفت و گفت:فکر نکن چون دختر خاله ی یونا هستی هرچی بگی بهت هیچی بهت نمگیم نه اینجوریا نیس باید به ما احترام بزاری تا بهت احترام بزاریم در این صورت بخوای راه خودتو بری ماهم عوض هیچی حصابت نمی کنیم
هنا با لحن خنده گفت:باشه بابا باشه
جین مین:به من نگو بابا احساس مسعولیت می کنم
هنا:خیلی با مزه ای
هنا کتشو در اورد و روی مبل نشست و گفت:بقیه کجان
جین مین:با اجازتون توی خواب هفت پادشاهن

مین بوم با حالت ناراحت می گوید:من برم بقیه رو بیار کنم و سرشو پایین می اندازد و به سوی اتاق دخترا حررکت می کند

نوشته شده در دسته‌بندی نشده با برچسب توسط ♀♚bîàž♚♂. افزودن پیوند یکتا به علاقمندی‌ها.

درباره ♀♚bîàž♚♂

خــــــــــــــــــــــــــــــــودمــــــــــــــــــــــــــ اس! رفـــــــــــــیقـــــــــــــــــــــــــــــــم خاص! دنـــــــــــــــــیا مالـــــــــــــــــه ماســــــــــــــــــــــــــــــــــ! ﮔــــــﻮﺭﭘـــﺪﺭ اونـــــــــــــــــــــی ﮐـــﻪ ﻣـــﺎ ﺭﻭ نخواســـــــــــــــــــــــــت! ﺳـــــﺮﻣـــــــــــــــــــــــــــــــــوﻥ بالا ســـــــــــــــــــــــــــــت! ﭼــــﻮﻥ ﺑـــﺎﻻﺳــــــــﺮﻣـــﻮﻥ خداســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ! ﺍﯾﻨـــــــــــــــــــــــــــــــﻢﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳــــــــــــــــــــﺖ! ﻭﺍﺳــﻪﺍﻭﻧـــــــــــــــــــــﯽ ﮐـــﻪ ﻣــــا ﺭﻭ ﻧﺨﻮﺍﺳـــــــــــــــــــــــــﺖ! ﻭﺍﺳــــــــــــــــــــــﻪﻫﻤﯿــــــﻦ ﭼﻨــــﺪ ﺟﻤـــــــــــــــــــﻠﻪ ﺳـــــــــــــﺖ! ﮐــــﻪﺑﻪ ﻣـــــــــــــــــــــــــﺎ ﻣﯿﮕـــــــــــــــﻦ ” ﺧـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺂﺹ” ﺁﺭﻩ ! ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن جـــــــــــــــــــــــــــــــــوریاس!

5 نظر در “My love…_3

  1. عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی وری لایکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک آجی کوچولو^^ ! عالی بود لطفاااااااااااااااااااااااااااا زود زود قسمت بعد رو بزار منتظرش هستم بزاری ها ^^ !

    • آجی کوچولو میشه منو بزاری برای شخصیت جونگ کوک خواهشششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششش @_@ …… ؟!؟!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *